انسانیتزدایی نامحسوس
بسیاری از ما، وقتی با دیگران موافق نیستیم، آنها را احمق فرض میکنیم. این میل باطنی تا حدی به این خاطر است که نمیتوانیم ذهن دیگری را، مانند ذهن خودمان، بیواسطه تجربه کنیم. روانشناسان میگویند تحقیر ذهن دیگری به این شکلْ گونۀ نامحسوسی از انسانیتزدایی است؛ وقتی مخالف را نه انسانی متفکر بلکه جانور یا شیئی بدون صدا و فکر و احساس میبینیم، چرخهای از درگیری را استمرار میبخشیم که آتش اختلاف، نفرت و سوءتفاهم را بیشتر میافروزد.
کد خبر: ۳۳۲۱۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۱۹
گفتگو با مارتین ایمیس؛
مارتین ایمیس، رماننویس تأثیرگذار بریتانیایی، استادِ نوشتن طنزهای سیاه است و مهارت او برای توصیف دنیاهای آشوبزده و بحرانی، به شکلی ویژه، در اوضاع امروز جهان به کار میآید. کتاب جدید ایمیس، داستان درون، خودزندگینامهای است که در قالب رمان نوشته شده است. خودِ او، پدرش، بهترین دوستش یعنی کریستوفر هیچنز و بسیاری از دیگر آدمهای واقعی زندگیاش، شخصیتهای این رمان را تشکیل میدهند. ایمیس در مصاحبه با گاردین، از حالوهوایی میگوید که این رمان در آن نوشته شده است.
کد خبر: ۳۰۷۹۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۴
تاثیر کتاب بر زندگی؛
وقتی کتابهایی که قبلاً خواندهایم را دوباره میخوانیم، خودِ گذشتهمان را بار دیگر ملاقات میکنیم
کد خبر: ۲۹۵۱۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۸
ظهور کلینفلوئسنرها؛
لباسهای مهمانیتان را بپوشید، سر و وضعتان را مرتب کنید، دوربین را روشن کنید و دست به کار شوید. سینک را بسابید، کابینتهای در هم ریخته را مرتب کنید، کف خانه را تی بکشید و توالت را بشورید. این کاری است که «اینفلوئنسرهای تمیزی» با انجامدادن آن میلیونها دنبالکننده را با خود همراه کردهاند.
کد خبر: ۲۸۹۴۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۳۱
غرقشدن در دریای ملال؛
وقتی چند ماه انتظار کشیدهاید تا تعطیلات فرابرسد و راهی سفر شوید، کافی است اتفاقی بیفتد و، بهخاطر آن، معطل شوید یا کلاً قید سفررفتن را بزنید. چه حسی پیدا میکنید؟ به این سرخوردگی دقیقاً میگویند «ملال». انگیزهای درونتان هست، اما پاسخ درخوری به آن داده نمیشود. همه از این احساس فراریاند. صنعت سرگرمی، که راهی است برای فرار از ملال، سالانه ۲.۶ تریلیون دلار هزینه میتراشد. نیل برتن میگوید این کارها بیفایده است. بهجای مبارزه با ملال، باید خودمان را در آن غرق کنیم.
کد خبر: ۲۶۵۴۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۲
پشت یک شاخ؛
شوهر اینستاگرامی کسی است که از یک شاخ اینستاگرام عکس میگیرد. ماجرا را ساده نگیرید، چرا که حرف از چندین ساعت عکسگرفتن در روز است. زندگی با چهرههای پرطرفدار اینستاگرامی میتواند به جهنمی دردناک تبدیل شود چون مداوماً باید در جستجوی زاویه یا موقعیتی برای عکسگرفتن باشید و این پروژه تمام نمیشود. توی خانه، وقت سفر، طی تعطیلات، همهجا و همهوقت. ولی نکتۀ دیگری هم هست که شاید شرایط را خوشایندتر کند: کنار همسرتان هستید و پول درمیآورید.در سال ۲۰۱۶، مردیت هگرتی، نویسنده و روزنامهنگار حوزۀ مُد، فراخوانی برای استخدام یک شوهر اینستاگرامی داد، که در واقع زنی بود که از طریق یک اپلیکیشن او را استخدام کرده بود تا در یک نمایشگاه مد به دنبال او برود و عکاسی کند. هگرتی نوشت: «در این عصر مترقی، عشق ربطی به جنسیت ندارد، به این مربوط است که بتوانی کسی را پیدا کنی که عکسهایی برازنده از تو بگیرد».
کد خبر: ۱۸۶۶۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۴
تفاوتهای جنسیتی در فضای آنلاین ؛
این روزها بحث مسئولیتپذیری پلتفرمهای اجتماعی در قبال تأثیراتی که بر زندگی کاربران میگذارند بالا گرفته است. این مسئله وقتی پیچیدهتر میشود که نابرابریهای جنسیتی را نیز لحاظ کنیم. تحقیقات متعددی نشان میدهد که زنان در مجموع بیشتر از مردان در شبکههای اجتماعی وقت میگذرانند، بیشتر مورد نفرتپراکنی قرار میگیرند، کمتر قدرت نه گفتن پیدا میکنند و به دلیل نیاز بیشتر به پذیرفتهشدن، آسیبهای بیشتری میبینند. چرا رفتار جنسیتها در شبکههای اجتماعی اینقدر متفاوت است؟
کد خبر: ۱۸۵۰۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
مرگ در توییتر؛
چه چیزی در جهان واقعی است؟ متفکران بسیاری در تاریخ به این سؤال فکر کردهاند و پاسخهای زیادی هم دادهاند. اما، با ظهور تکنولوژی و پیشرفت چشمگیر آن، آیا نمیتوان گفت معنای واقعیت هم به همان اندازه تغییر کرده است؟ آیا میتوان همانطور که دربارۀ «زیباییِ» نقاشیهای پیکاسو حرف میزدند، دربارۀ زیباییهای عکسهای اینستاگرامی حرف زد؟ لارنس اسکات، در کتاب پیکنیک ویرگول صاعقه در جستوجوی همین پاسخهاست.
کد خبر: ۱۸۱۳۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۹
تجربههای شیرین پدرها و مادرها؛
عمر کودکی کوتاه است. اشکالی ندارد اگر عمر نقاشیهای بچهها هم کوتاه باشد؛ از شیرینترین تجربههای پدر و مادر، لحظهای است که بچهشان دوان دوان از اتاقش بیرون میآید و در حالی که چشمانش برق میزند نقاشیاش را نشان میدهد. این نقاشیهای دمدستی که با بیحوصلگی رنگآمیزی شدهاند برای ما عزیزند. نگهشان میداریم تا لحظههای خوش زندگیمان را به یاد داشته باشیم. اما یک روز میبینیم همۀ خانه پر شده است از این کاغذهای مچاله که امانمان را بریدهاند. باید چکار کنیم؟ راهحلش ساده است: سطل آشغال.
کد خبر: ۱۶۴۵۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۲